[آمار] توزیع بتای نامرکزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] توزیع نامرکزی
[آمار] توزیع ویشارت نامرکزی
[ریاضیات] اثبات غیر سازنده
[حسابداری] حق مالی سهامداران اقلیت
[ریاضیات] ماتریس غیر تخفیف ناپذیر
[کامپیوتر] خواندن غیر مخرب .
[برق و الکترونیک] قرائت غیر مخرب حافظه کامپیوتری که در آن محیط ذخیره سازی که قرائت داده های مطلوب را فراهم می کند، خودبازساز است و نیاز به مدارهای خاص برای بازسازی داده ها ندارد .
[کامپیوتر] انباره غیر مخرب .
[عمران و معماری] آزمایش غیر مخرب [صنعت] غیر مخرب، آزمایش غیر مخرب [ریاضیات] آزمایش غیر تخریبی، آزمایش غیر مخرب
[برق و الکترونیک] آزمایش غیر مخرب آزمایش با روشهایی که به مورد تحت آزمایش صدمه نمی زند یا آن راتخریب نمی کند.
[ریاضیات] پخش ناپذیر