شیمى : دستگاهش [شیمی] دستگاهش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[مهندسی گاز] هوای ابزاردقیق
خوشۀ نشانگرها [قطعات و اجزای خودرو] مجموعهای از نشانگرها که هریک در خانهای جداگانه در صفحۀ نشانگر قرار دارند
واژههای مصوب فرهنگستان
مقررات پرواز کور [حملونقل هوایی] مقررات ناظر بر پرواز با استفاده از انطباق نشاندهندههای پروازی با دستگاههای کمک ناوبری|||متـ . پرواز کور ...
سامانۀ فرود با دستگاه [حملونقل هوایی] سامانهای که خلبان با استفاده از آن هواپیما را در امتداد باند قرار میدهد و با زاویۀ فرود مشخصی ارتفاع آن را به سمت باند کم میکند| ...
نقشه دستگاهی [باستانشناسی] نقشه باستانشناختی تهیهشده با ابزارهای نقشهبرداری که امکان بازبینی دقیق فاصله و جهت و ارتفاع را ممکن میسازد ...
خلبان پروازبادستگاه [حملونقل هوایی] خلبانی که صلاحیت پروازِ کور را احراز کرده است
[برق و الکترونیک] شانت ابزاری مقاومتی موئازی با آمپر سنج برای افزایش گستره ی جریان آن .
پرخاشگری ابزاری [روانشناسی] عمل خصمانۀ معطوف به تصاحب یا بازپسگیری شیء یا قلمرو یا امتیازی ویژه
[روانپزشکی] پرخاشگری وسیله ای. 1- اعمال پرخاشگرانه که از تجارب آموخته شده ناشی می گردد، پرخاشگری آموخته شده ناشی می گردد، پرخاشگری آموخته شده از طریق واکنش تقویت شده. 2- رفتاری پرخاشگرانه که ...
نقشه کشی بااسباب
[کامپیوتر] داده سودمند