[آب و خاک] باد زمینگرد،'باد ژئوستروفیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] تراز باد زمینگرد
زمینگرا [زیستشناسی] ویژگی اندامهای گیاهی که ناشی از تأثیر قوۀ جاذبه بر آنها باشد و سبب متمایل شدن آنها به سمت زمین شود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
زمینگرایی [زیستشناسی] واکنش گیاه نسبت به قوۀ جاذبۀ زمین و متمایل شدن اندامهای آن به سمت زمین
تغذیۀ سالمندان [تغذیه] تغذیهای که هدف از آن به تعویق انداختن عوارض پیری و بیماریها و کمک به مدیریت تغییرات ناخوشایند ناشی از پیری است ...
(پزشکی) پزشک پیران، پیرپزشک، پزشک متخصص امراض پیری (geriatrist هم می گویند)، geriatrist متخصص ویژه گر امرا دوران پیری
پیرپزشکی، مبحیامراض پیری سایر معانی: (پزشکی) پزشکی پیران، پیری پزشکی، شاخه ای از طب که با بیماری های پیران سر و کار دارد، رشته ای از علم طب که درباره امرا دوران پیری و افراد پیر بحک میکند، ...
[برق و الکترونیک] ترانزیستور ژرمانیمی ترانزیستوری که از ماده ی نیمه رسانای ژرمانیم ساخته شده است .
واپایش ایمایی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] برهمکنشی مبتنی بر ایما و اشاره برای واپایش خدمات که بدون لمس کردن افزاره و مثلا ازطریق تکان دادن دست یا حرکت دادن انگشت صورت میگیرد ...
از قطار پیاده شدن
[سینما] حرکت سایه
[زمین شناسی] نظریه کنترل یخچالی