لیست واژه‌ها

cross-country children's ski

برف‌سُرۀ صحرایی نونهالان [ورزش] نوعی برف‌سُرۀ صحرایی با طراحی خاص برای کودکانی که کمتر از 30 کیلوگرم وزن دارند|||متـ . چوب‌اسکی صحرایی نونهالان ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

cross-country junior ski

برف‌سُرۀ صحرایی نوجوانان [ورزش] نوعی برف‌سُرۀ صحرایی مانند برف‌سُرۀ صحرایی بزرگسالان با طول کمتر که برای نوجوانان و افرادی با وزن بین 30 تا 45 کیلوگرم مناسب است|||متـ . چوب&zw ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

cross-country racing ski

برف‌سُرۀ مسابقۀ صحرایی [ورزش] نوعی برف‌سُرۀ صحرایی که در مسابقات از آن استفاده می‌شود|||متـ . چوب‌اسکی مسابقۀ صحرایی ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

cross-training

تمرین ‌جنبی [ورزش] پرداختن به تمرین‌های مربوط به ورزش‌های مختلف با هدف بهبود عملکرد و مهارت‌افزایی در رشتۀ ورزشی اصلی ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

cross-training

چندتمرینی [ورزش] نوعی تمرین آمادگی جسمانی که در هر جلسۀ آن به‌‌کمک تجهیزات تمرینی و پویه‌ورزی تمرین‌های متفاوتی را به‌تناوب انجام می‌دهند ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

crosscurrent extraction

استخراج متقاطع [شیمی] نوعی استخراج مایع‌ـ مایع ناپیوسته که در آن حلاّل به نمونۀ موجود در قیف جداساز افزوده و سپس هم زده می‌شود تا فاز استخراجی در یک جا جمع و بیرون کشیده شود ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

crossover trial

[آمار] آزمایه متقاطع

دیکشنری انگلیسی به فارسی

crude oil trap

[نفت] جداکننده ی نفت خام

دیکشنری انگلیسی به فارسی

crude oil treatment

[نفت] چاره کاری نفت خام

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cruise control

(دستگاهی که اتومبیل را در سرعت مورد انتخاب راننده ثابت نگه می دارد) کروز کنترل، بهین رو، مهار سرعت [خودرو] سیستم ثابت کننده سرعت

دیکشنری انگلیسی به فارسی

crumb structure

[عمران و معماری] ساختمان دانه ای متخلخل [زمین شناسی] ساختار خرده ای یک نوع ساختمان خاکی که در آن خاکدانه ها کروی یا چند وجهی هایی هستند که دارای سازگاری کم یا بدون سازگاری با خاکدانه های احا ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

crushed strength

[عمران و معماری] مقاومت خرد شدگی [زمین شناسی] مقاومت خرد شدگی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید