اموزگار اشپزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] تبدیل یک به یک مختص
[برق و الکترونیک] الکترودهای هم صفحه الکترودهایی که در یک صفحه نصب می شوند .
[زمین شناسی] کات مس، کالکانیتت، زاج سبز - الف) ملانتریت. - ب) نامی که برخی اوقات برای سایر کانی های سولفاته مانند کوپیوپیت (سولفات آهن زرد) و گوسلاریت (سولفات آهن سفید) استفاده می شود. - ...
[زمین شناسی] ساختار هسته و پوسته اصطلاحی که توسط مک کی (1954) برای یک ساختار رسوبی استفاده شد که مشابه یک سنگال است که در گلسنگ سیلتی توده ای بوجود آمده و توسط یک کلوخه گردشده (هسته) بیضی تا ...
[نفت] زبانه ی فنری مغزه نگه دار
الکترونهای درونی [شیمی] الکترونهایی که تمام ترازهای انرژی یک اتم، غیر از تراز ظرفیت را پر میکنند
واژههای مصوب فرهنگستان
[نفت] هسته ی ناودیس
[نفت] متصدی مغزه گیری
پیوند قرنیه [پیوند] پیوند زدن قرنیه و بافتهای مجاور آن
درخت زغال اخته
(نجوم) تاج نیمروز (در نزدیکی برج قوس)، اکلیل جنوبی