[سینما] سه پایه های پرده دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] سلولز سه تایی
[نساجی] لیف مصنوعی سلترون ( پلی استر )
[عمران و معماری] اصلاح شده با سیمان
[نفت] رشته لوله های سیمان کاری
[زمین شناسی] مرکز دستگاه نقطه ای بر روی محور عمودی چرخش (دستگاه تحقیقاتی)، در ارتفاع مشابه محور هم راستا، وقتی که آن محور در حالت افقی قرار دارد. در یک ترانزیت یا تئودولیت، این نقطه نزدیک یا ...
[عمران و معماری] مرکز تقارن [ریاضیات] مرکز تقارن
[نساجی] ماشین آبگیر گریز از مرکز
یک سانتی متر مکعب، یک صدم لیتر سایر معانی: سانتیلیتر [مهندسی گاز] سانتی لیتر
پیشوند معادل: centro- (پیش از واکه می آید)
پردازش شنیداری مرکزی [شنواییشناسی] پردازش اطلاعات شنیداری به وسیله دستگاه عصبی مرکزی
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] باطری مرکزی