اوج مرکزی [نجوم] نقطهای در مدار بیضوی، در دورترین فاصله از مرکز جِرم سامانۀ مداری نظیر ستارۀ دوتایی یا یک ستاره و قمرش
واژههای مصوب فرهنگستان
اپوستروف سایر معانی: (بدیع) مخاطب قرار دادن، (دستور زبان) ویرگول بالا، آپوستروف، این علامت: ' (که کاربردهای زیر را دارد:)، هنگام حذف حرف در واژه (it's بجای it is)، برای ساختن حالت ملکی اسم و ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریز زدن، علامت گذاشتن سایر معانی: (بدیع) مخاطب قرار دادن، علامت ' گذاشتن
[نفت] نبود چینه یی ظاهری
سیب سایر معانی: درخت سیب
[حسابداری] کنترل کاربردی
[حقوق] نصب امین
[آمار] تقریب توزیع
بند پیشبند
تورتیغۀ عنکبوتیه [علوم تشریحی] تارهای نازک بافت همبندی که سطح داخلی عنکبوتیه (arachnoid) را به نرمشامه (pia mater) متصل میکند ...
[حقوق] قابلیت ارجاع موضوع به داوری
داوری کردن سایر معانی: (بورس سهام) خرید و فروش بلافاصله در دوبازار مختلف (به منظور سود بردن از تفاوت قیمت در آن دو بازار)، خرید مقدار سهام شرکتی که در شرف ادغام در شرکت دیگری است (به منظور س ...