قلیاسنجی [شیمی] قلیاسنجی [مهندسی گاز] قلیاسنجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازهگیری رشد موجودات سایر معانی: (زیست شناسی - شناخت و اندازه گیری رشد بخشی از ارگانیسم نسبت به تمامیت آن) رشدسنجی، وخش سنجی [آمار] وَردسنجی
(زیست شناسی) نا هم بوم، دگربوم، ناهم بوم، جداگانه اتفاق افتاده، بتنهایی وقوع یافته [زمین شناسی] غیر هم بوم، ناهم بوم، جداگانه اتفاق افتاده به جانوران و یا رخداد های زیست شناسی گویند که در من ...
دگرچارلاد [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← دوجوردولاد 1
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] پیشوندی به معنای غریبه، بیگانه، دگر
[نفت] بی شکل
[زمین شناسی] گرانولار دگرریخت رجوع شود به xenomorphic.
دگرشکل [شیمی] صورتها یا ساختارهای متفاوت یک عنصر که غالبا در محدودههای دمایی متفاوت پایدار باشند
دگرشکلی [شیمی] داشتن دو یا چند شکل متفاوت برای یک عنصر در حالت فیزیکی یکسان
چند شکلی، دگروارگی سایر معانی: (شیمی) چندگونی، دگرواری، الوتروپی، استعداد تغییر و تبدیل چون استعداد کربن که به الماس و گرافیت تبدیل میشود [شیمی] 1- (شیمی )چندشکلی، چندگونی، دگروارى، آلوتروپی ...
[معدن] نسبت باطل هبرداری مجاز (معادن روباز)
گذار مجاز [فیزیک] گذار از یک حالت کوانتومی به حالتی دیگر که بنا بر قاعدههای گزینش امکانپذیر است