چرخند پیچندی [علوم جَوّ] اصطلاحی که بروکس (1949) برای شرح یک پهنۀ کمفشار سطح در یک توفان همرَفتی به کار برد که دارای شعاعی حدود 8 تا 16 کیلومتر، همراه با پیچند و از آن بزرگتر است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
اصطلاحی که بروکس (1949) برای شرح یک پهنۀ کمفشار سطح در یک توفان همرَفتی به کار برد که دارای شعاعی حدود 8 تا 16 کیلومتر، همراه با پیچند و از آن بزرگتر است [علوم جَوّ] ...