چاک چاک، ریش ریش، تکه تکه، پاره شده، درهم دریده سایر معانی: اسم مفعول: tear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیکه تیکه، ژنده
هیجان، گردباد، توفان، سیاه باد سایر معانی: (به ویژه در آمریکا و استرالیا) دیو باد، چرخ باد، توفان پیچنده، توف باد (twister هم می گویند)، طغیان، یکجور گردباد که در باختر، میوزد، گردباد، طغیان ...
اَبر پیچندی [علوم جَوّ] اَبر شیپوری یا قیفی که پایۀ آن در خشکی به زمین میرسد
واژههای مصوب فرهنگستان
چرخند پیچندی [علوم جَوّ] اصطلاحی که بروکس (1949) برای شرح یک پهنۀ کمفشار سطح در یک توفان همرَفتی به کار برد که دارای شعاعی حدود 8 تا 16 کیلومتر، همراه با پیچند و از آن بزرگتر است ...
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ce,La,Nd)2Al(SiO4)2(OH)
رجوع شود به: screw bean
[عمران و معماری] چنبره
[آمار] شاخص تورن کوئیست
[آمار] تقریب تورن کوئیست-تِـیل
[آب و خاک] گردباد آفریقا
وکالت، وکیل مدافع، نمایندگی، وکیل سایر معانی: وکیل دادگستری، وکیل دعاوی، رایزن، مدعی [حقوق] وکیل