زیادتر، بعلاوه، بیشتر، بیش سایر معانی: (صفت تفضیلی much و many) بیشتر، فزون تر، اضافی، افزوده، دیگر، بازهم، مقدار بیشتر، میزان بیشتر، (با فعل جمع) تعداد بیشتر، (پیش از صفت و قید سه هجایی یا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمقدار زیاد، زیاده از حد، زیاد، بحد افراط سایر معانی: مفرط، بسیار زیاد، بیش از حد، فزون گرانه
(مقدار) بسیار زیاد، خیلی زیاد، زیادی، بیش اندازه