[سینما] آزمایش صدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوزهبَرداری [زیستشناسی] عمل برداشتن یک لوزه یا لوزهها
واژههای مصوب فرهنگستان
لوزهآماس [زیستشناسی] التهاب لوزه
عمل لوزه سایر معانی: (جراحی) عمل لوزه، بادامک برداری، طب در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
وابسته به سلمانی، دلاکی سایر معانی: (مزاح آمیز) وابسته به سلمانی
پنبه دانه، تخم پنبه سایر معانی: تخم پنبه، پنبه دانه، پنبه دانه ,تخم پنبه [نساجی] تخم پنبه - پنبه دانه
کنجار (کنجاله ی) تخم پنبه، نواله ی تخم پنبه
[شیمی] پروتونهای هم ارز
[زمین شناسی] هولوستوماتونس صدف یک بازوپا با حاشیه و دهانه ی کم و بیش دایره ای که فاقد شکاف و فرورفتگی است. مقایسه شود با: Siphonostomatous
[کامپیوتر] دکمه های انتخاب - دایره های کوچکی در کادر گفتگو که ،در هر لحظه فقط یکی از آنها را می توان انتخاب کرد. دکمه ی انتخاب شده سیاه و دکمه های دیگر سفید هستند. انتخاب هر دکمه ای به سویله ...
لوزه [زیستشناسی] هریک از دو تودۀ بادامیشکل در دو طرف حلق دهانی که عمدتا از بافت تنابهای تشکیل شده است
چکمه ترکی