غلت سایر معانی: نوردکاری، غلتان، غلتشی (رجوع شود به: roll)، پیچش، غلتنده، گردنده، برگردنده [شیمی] نورد زدن، نوردکارى [عمران و معماری] نورد - غلتان - غلتش - غلتک زنی - نوردیدن [زمین شناسی] نو ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی