در هم‌بسپارش پیوندی، نسبت بسپار پیوندخورده به بسپار اولیه [مهندسی بسپار]
واژه‌های مصوب فرهنگستان
نسخۀ مثبت یا منفی دوربین که تدوینگر برای تدوین و تهیۀ نسخۀ منفی نهایی و نسخۀ پخش از آن استفاده می‌کند [سینما و تلویزیون]
نظامی که کلیۀ عملیات لازم خاک‌ورزی و کاشت در آن انجام می‌شود [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات]
هرگونه نقاشی که برای تزیین دیوار به کار می‌رود [هنرهای تجسمی]
نوعی نقاشی که با کلمات خوشنویسی‌شده و رعایت اصول ترکیب‌بندی و در نظر گرفتن عناصر تصویری اجرا شده باشد [هنرهای تجسمی]
فرایند بیان ژنی والد-ویژۀ (parent-specific) دگره‌های یک ژن خاص|||متـ . نقش‌بست ژنی genetic imprinting [زیست‌شناسی - ژن‌شناسی و زیست‌فنّاوری] ...
نقطه‌ای در دریا که پس از رسیدن به آن باید گزارش تردد به مرکز واپایی شناورهای منطقه داده شود [حمل‌ونقل دریایی]
نمایی که در ادامۀ نمای قبلی برای ایجاد تداوم آورده شود [سینما و تلویزیون]
فرایند سابیدن سطح فیلم (film) خشک مادۀ پوششی با یک تکه نمد یا جسم مشابه که مخلوطی از ذرات بسیار ریز یک سایا (abrasive) و آب یا مایعی دیگر است [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ...
هرنوع نورپردازی داخلی یا بیرونی که در مکانی بیرون از استودیو انجام شود [سینما و تلویزیون]
تنظیم چراغ‌ها به‌نحوی‌که نورشان به پایین‌تر از خط افق بتابد |||متـ . پایین‌تابی [نجوم]
حالتی که در آن اشیا به شکل لرزان دیده می‌شوند یا پیش و پس می‌روند [علوم پایۀ پزشکی]