سرمایه ی در گردش، سرمایه ی جاری [ریاضیات] سرمایه ی جاری، سرمایه در گردش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] کالای سرمایه ای در گردش
[زمین شناسی] مایع چرخشی، گل حفاری.
[سینما] نورپردازی کلاسیک
[عمران و معماری] روکش روشن - ورنی پوششی
شیوۀ برش یکسره [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] روش برداشت هم‌زمان تمامی درختان جنگلی در یک ناحیه برای جنگل‌کاری یا به منظورهای دیگر ...
واژه‌های مصوب فرهنگستان
چسباندن، قالب تن، (جامه) تنگ، چسبان
ناحیۀ بستۀ عملیات الکتریکی [مهندسی برق] ناحیه‌ای که تنها با استفاده از ابزار یا کلید قابل دسترسی است
زیرروال بسته [کامپیوتر] زیرروال بسته، زیرروال مسدود . [برق و الکترونیک] زیر روال بسته برنامه ای فرعی در کامپیوتر که فاصله ای دورتر از برنامه اصلی (روال)در حافظه ذخیره شده است.ورود به این زیر ...
رایانش اَبری [رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفاده از اینترنت برای امکان‌پذیر کردن دسترسی مردم به خدمات فنّاوری
سامانۀ عامل اَبر [رایانه و فنّاوری اطلاعات] سامانۀ عاملی عمومی که روابط بین نرم‌افزار درون رایانه و وب را مدیریت می‌کند ...
[برق و الکترونیک] دریچه بندی آشوب نوعی روش دریچه بندی برای ایجاد تصویر مطلوب روی صفحه رادار ظاهر می شوند.