چگالی جریان حدینفوذی [خوردگی] اُفت شدید یونهای هیدروژن در سطح الکترود بهدلیل کاهش آهنگ نفوذ یونهای هیدروژن از محلول به سطح الکترود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] توزیع حدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] رسانایی اکی والان حد
[عمران و معماری] لایه محدود کننده
قدر حدی [نجوم] 1. قدر ظاهری کمنورترین ستاره که تنها به کمک ابزار نجومی مشاهده میشود 2. قدر کمنورترین ستارۀ مندرج در یک فهرست نجومی (astronomical catalogue) ...
[ریاضیات] موازی حدی
[ریاضیات] احتمالات حدی
[ریاضیات] روش حدی
[ریاضیات] سرعت حدی
چاپ سطری [کامپیوتر] چاپ سطری .
زیربرنامه پیوند یافته
[حسابداری] سود سهام مازاد بر سود قابل تقسیم