کمان، ارشه ویولون، ارشه، چیز بی معنی یا پوچ سایر معانی: آرشه ی ویولن، کمان ساز زهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[علوم دامی] اولین تقسیم از دو تقسیمی است که در تقسیم با کاهش کروموزومی اتفاق می افتد و منجر به تولید دو سلول هاپلوئید می شود، و کروموزومها بصورت کروماتیدهای جفت که در محل سانترومرها متصلند و ...
[عمران و معماری] اولین مفصل خمیری
وابسته به مشت بازی، مشت بازانه، مشتی
وابسته به مشت زنی، مربوط یه مشت زنی
مشت زدن
جنگ با مشت سایر معانی: (قدیمی) مشت جنگی، کتک کاری با مشت، مشت زنی
[کامپیوتر] حساب ممیز ثابت
ورزش : چوب پرچم گلف
[معدن] ذرات شناور (فلوتاسیون)
[کامپیوتر] حساب ممیز شناور [برق و الکترونیک] حساب ممیز - شناور روش محاسباتی که به طور خودکار محل ممیز یا نقطه ی اعشار را شناسایی می کند.
[عمران و معماری] خصوصیت جریان [زمین شناسی] خصوصیت جریان