باجدیت یاحرارت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(بخشی از علم فیزیک که با قوانین انرژی و تبدیل آن سروکار دارد) کارمایه شناسی، رشته ای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحکمیکنند
[آمار] آمار مهندسی
مبهم، مرموز، معمایی سایر معانی: معماسان، پیچیده و گیج کننده، سردرگم کننده، توضیح ناپذیر، اسرارآمیز (enigmatical هم می گویند)
با شوق و ذوق، از روى غیرت
تطمیع، فریب، اغوا، بدام انداختن سایر معانی: اغوا، فریب، بدام انداختن
روانشناسى : درون چشمى
[آمار] آمار زیست محیطی
(جانور شناسی - دامپزشکی - وابسته به بیماری که حیوانات را در فصل یا ناحیه یا آب و هوای بخصوصی تحت تاثیر قرار می دهد) زیاگیر، جانورگیر، مر همه گیر دامها، امرا فصلی و ناحیه ای دامها
[نساجی] آنزیمی
[صنایع غذایی] جایگاه فعال آنزیم : به نقطه ای از سطح مولکول آنزیمی اطلاق میشود که بستره (سوبسترا) به آن میچسبد.
براى روشن شدن معنى، براى توضیح، منباب توضیح