[شیمی] استخلاف الکترون دوستی آروماتیکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهشت الکتروکوچی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] فرایند پوشانش ذرات رنگ باردار معلق در محلول رسانا که در آن ذرات با برقراری جریان مستقیم بر سطح دارای بار مخالف نشانده میشوند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
اثر الکتروکوچی [شیمی] اثر بازدارنده بر حرکت مشخصۀ یک یون در یک محلول برقکاف براثر شیو پتانسیل که ناشی از حرکت یونهای محیط در جهت مخالف است ...
ایستابرقی [فیزیک] مربوط به ایستابرق|||متـ . الکترواستاتیکی
[پلیمر] پیوند الکترواستاتیکی
[برق و الکترونیک] بار الکترو استاتیک [نساجی] شارژ الکترواستاتیک [آب و خاک] ظرفیت های الکترواستاتیکی
[شیمی] نظریه الکترواستاتیکی میدان بلور
[برق و الکترونیک] انحراف الکتروستاتیکی انحراف باریکه ی الکترونی به وسیله میدان الکتروستاتیکی تولید شده توسط دو الکترود واقع در دو طرف باریکه . باریکه ی الکترونی توسط الکترود مثبت جذب و از سو ...
[برق و الکترونیک] آشکار ساز الکتروستاتیکی وسیله ای برا تعیین وجود یا عدم وجود، قطبیت . و مقدار نسبی بارهای ساکن .
[برق و الکترونیک] میدن سنج الکتروستاتیکی ابزاری که با استفاده از حسگر یا میله ی بی تمای، میدان الکتروستاتیکی تولید شده توسط جسم باردار را اندازه می گیرد . شدت میدان الکتروستاتیکی یا ولتاژ ال ...
[برق و الکترونیک] ابزار الکتروستایتکی سنجه ای که بر اساس نیروهای دافعه و جاذبه بین اجسام باردار کار می کند.
[برق و الکترونیک] تکثیر کننده ی نوری الکتروستاتیکی نوعی تکثیر کننده ی نوری که با استفاده از میدانهای الکتروستاتیکی، جریانهای الکترونی را به نوبت در محل هر داینود بازتاب می کند.