← نیروی وادارنده [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
منطقۀ کروی پیرامون کهکشانها، شامل ستارههای پیرتر [نجوم رصدی و آشکارسازها]
مربوط به هاگرُست [زیستشناسی - علوم گیاهی]
هدفی که آشکارا خطرآفرین است و نیازمند واکنش فوری نیروهای خودی است [علوم نظامی]
← رابطۀ همنشینی [زبانشناسی]
ویژگی کانسارهای همزاد [زمینشناسی]
پیوندینهای که دوقلوییهای همسان گیرنده و دهندۀ آن هستند [علوم پایۀ پزشکی]
هنرهایی که آثار آنها بخشی از فضای دوبعدی یا سهبعدی را اشغال میکنند [هنرهای تجسمی]
علم و فنّاوری مربوط به برهمکنش صدا و شارش گاز بهویژه صدایی که شارش مولد آن است [فیزیک]
شاخهای از صنعت هوانوردی که با کشاورزی سروکار دارد [حملونقل هوایی]
← واحد سنگچینهنگاشتی [زمینشناسی]
← واحد سنگشناختی [زمینشناسی]