لیست واژه‌ها

automatic degaussing control system

[برق و الکترونیک] سیستم کنترل مغناطیس زدایی خودکار سیستمی در کشتی که به صورت خودکار و با تغییر مسیر کشتی جریان مغناطیس زدایی را اصلاح می کند . سیگنال تولید شده توسط فرستنده ی سنکرو، که در قط ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

automatic discharge

[نفت] تخلیه ی خودکار

دیکشنری انگلیسی به فارسی

automatic feed control

[نفت] کنترول پیشروی خودکار مته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

automatic flight control system

سامانۀ فرمان پرواز‌خودکار [حمل‌ونقل هوایی] سامانۀ خرابی‌ناتابی متشکل از دستگاه خلبانی خودکار و سامانه‌های ناوبری رادیویی و تجهیزات تقرب و رایانۀ اطلاعات پرواز و سامانه&zw ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

automatic floor scrubber

کف‌شوی خودکار [عمومی] ← کف‌شو

واژه‌های مصوب فرهنگستان

automatic font downloading

[کامپیوتر] استقرار خودکار فونت .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

automatic gain control

[برق و الکترونیک] کنترل خودکار بهره ( ای جی سی ) مدار کنترلی که بهره ی ( ضریب تقویت ) یک گیرنده یا تجهیزات دیگر را به صورت خودکار طوری تغییر می دهد که سیگنال خروجی مطلوب علیرغم تغییرات سیگنا ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

automatic gear box

[خودرو] جعبه دنده خودکار

دیکشنری انگلیسی به فارسی

automatic grinding machine

[خودرو] ماشین تراش خودکار

دیکشنری انگلیسی به فارسی

automatic guided vehicle

[صنعت] وسایل حمل و نقل خودکار

دیکشنری انگلیسی به فارسی

automatic light control

[برق و الکترونیک] کنترل خودکار نور تنظیم خودکار نور تابیده به یک فیلم، دوربین تلویزیونی یا سایر وسایل تصویر برداری متناسب با میزان روشنایی صحنه .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

automatic loader

[کامپیوتر] بارکن خودکار .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید