بخشی از بافت زخمیشده که در نتیجۀ آسیبدیدگی بُنلاد ایجاد میشود [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
واژههای مصوب فرهنگستان
← خوردگی قلیایی [خوردگی]
ناحیهای در بلور فِرّومغناطیسی که گشتاورهای مغناطیسی میکروسکوپی در آنجا همجهتاند [فیزیک]
مقداری که بتوان بهعنوان خطای معیار یک برآوردگر، وقتی که تعداد نمونه به بینهایت بگراید، به کار برد [آمار]
← نمودار بیدررو [علوم جَوّ]
فرد مبتلا به خوابتازش [روانشناسی]
خواصی که اندامهای حسی تشخیص میدهند [علوم و فنّاوری غذا]
خودروی ترکیبی که یک موتور درونسوز و یک منبع هوای فشرده منابع قدرت آن هستند [قطعات و اجزای خودرو]
اطلاعات و متغیرهای فردی مانند ضربان قلب و وزن و حد نصابهای تمرینهای ورزشی که در اینترنت ثبت میشوند و به اشتراک گذاشته میشوند [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ...
خوردگی لولههای دیگهای بخار ناشی از وجود مقدار زیادی سدیمهیدروکسید|||متـ . حملۀ قلیایی caustic attack [خوردگی]
نوعی حملۀ خورنده که غالبا در طول مسیرهای بین شاخهها امتداد مییابد [خوردگی]
خوردگی چدن خاکستری که در آن فقط جزء فلزی چدن خورده میشود و گرافیت بر جای میماند [خوردگی]