صورت حدی (limit) توزیع احتمال وابسته به یک پارامتر، هنگامی که آن پارامتر بهحدی، معمولا بینهایت، بگراید [آمار]
واژههای مصوب فرهنگستان
صورت حدی (limit) توزیع احتمال وابسته به یک پارامتر، هنگامی که آن پارامتر بهحدی، معمولا بینهایت، بگراید [ریاضی]
عملکرد اندامهای آوایی در ایجاد آوا|||متـ . فراگویی [زبانشناسی]
شیوهای از تولید در آواهایی با دو گرفتگی که در آن گرفتگی دوم با میزان کمتری از گرفتگی همراه است|||متـ . تولید فرعی [زبانشناسی]
مربوط به اندام تولید [زبانشناسی]
هریک از دو تودۀ میانپوست که در دو سوی لولۀ عصبی رویان قرار دارد و پوست و ماهیچه و ستون مهرهها را میسازد [علوم پایۀ پزشکی]
← کوررنگی [زیستشناسی]
← کوررنگی [علوم پایۀ پزشکی]
الیگونوکلئوتید برساختی که از توالیهای کوتاه تصادفی پشت سر هم تشکیل شده است [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
← تکمیلسازی [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
تیری طولی که در میانای (middle-line) شناور قراردارد [حملونقل دریایی]
شاخهای از جامعهشناسی که رویکرد خدمت به انسان را جانشین رویکردهای فنّاورانه میکند [جامعهشناسی]