تشدید مغناطیسی هر مادۀ فِرّیمغناطیسی [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
از روشهای تصویرسنجی که در آن از شیوههای تحلیلی استفاده میشود [مهندسی نقشهبرداری]
یکی از نُتهای تزیینی و از صداهای اصلی آکورد بعدی که مدتزمان بسیار کوتاهی بهصورت ناملایم پیش از شنیده شدن آکورد ظاهر میشود [موسیقی] ...
← جبران همایستایی [ژئوفیزیک]
تغییر تدریجی مقدار مؤلفۀ مغناطیسی در طول سالها [ژئوفیزیک]
نوسان میدان مغناطیسی زمین در دورۀ تقریبی یک شبانهروز [ژئوفیزیک]
هر تغییر در میدان مغناطیسی زمین که تابع زمان باشد [ژئوفیزیک]
← تغییرات سدهای [ژئوفیزیک]
تقاطع همسطح خودکاری که به نیمراهبند مجهز شده باشد [حملونقل ریلی]
تقریبی که در آن به جای معادلات آبپویاییشناختی/ هیدرودینامیکی غیرخطی گاز از معادلۀ خطی انتشار موج صوتی استفاده میشود [فیزیک]
تقسیم کارها و مسئولیتها و نقشها در خانه میان زن و مرد، در پی ورود زنان به اجتماع و بازار کار [باستانشناسی]
[شیمی، مهندسی شیمی] جداسازی مایعی با بیش از سه جزء به روش تقطیر [مهندسی شیمی]