مربوط به ترکیباتی که برای موجود زنده بیگانه است [ژنشناسی و زیستفنّاوری]
واژههای مصوب فرهنگستان
پدیدۀ ناشی از الکترومغناطیس که بهصورت ذرات فوتون یا امواج عرضی نوسانی الکتریکی و مغناطیسی متعامد با سرعت نور در فضا منتشر میشود و حامل انرژی است [فیزیک] ...
وسیلهای مانند بوق یا بلندگو که پخشکنندۀ صوت است [فیزیک]
← تابع تمامریخت [ریاضی]
صورت فلکی کوچکی در آسمان شمالی (northern sky)، نزدیک به دب اکبر، که فقط دارای دو ستارۀ اصلی است [نجوم]
← غلتۀ همرَفتی افقی [علوم جَوّ]
جریانهای مارپیچی و آشفتۀ هوا که در هنگام پرواز، به علت اختلاف فشار زیر و روی بال، در نوک بالها تشکیل میشوند [حملونقل هوایی] ...
دارو یا فرایندی که موجب کاهش یا قطع تب میشود [پزشکی]
تباری که هم از جانب مادر و هم از جانب پدر تعیین میشود [باستانشناسی]
ویژگی نوعی ردهبندی مبتنی بر تبارزاییشناسی [علوم گیاهی]
مطالعه نظاممند روابط حاکم بر موجودات زنده براساس شباهتها و تفاوتهای تکاملی آنها [علوم گیاهی]
روشی برای تعیین الگوی تاریخ تکاملی گروهی از موجودات زنده از طریق گروهبندی آرایهها براساس جداریختی آنها [علوم گیاهی]