[عمران و معماری] ترموالاستیک [پلیمر] گرما کشسان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] گرماکشسانی
(ماده ای که در اثر گرما نرم و شکل پذیر می شود) ترمو پلاستیک، گرما دیسگر، گرمادش، پلاستیک گرمانرم، قابل ارتجاع یا نرمش پذیر دراثر حرارت [عمران و معماری] ترموپلاستیک - پلاستیک حرارتی [برق و ال ...
مادۀ گرمانرم [مهندسی بسپار - تایر] مادهای که بهدفعات با گرمایش نرم و سپس با سرمایش سفت میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] سوییچ ترموستاتی سوییچ عمل کننده حرارتی که انرژی کاری خود را از طریق رسانایی با همرفت حرارتی از قطعه تحت کنترل به دست می آورد .
(آبگونه ی زرد رنگ و تندبو: ch3cosh) اسید تیواستیک
لخته ساز، لختگی آور، تسریع کننده انعقاد خون
بلیت تماممسیر [حملونقل ریلی] بلیت یکسره برای تمام مسیر که با آن مسافر بتواند بدون تعویض قطار مسافرت کند
وابسته به شرف سالاری یامالک سالاری
حکاکی و قلم زنی (روی فلز)، برجسته نگاری
(با فعل مفرد) هنر حکاکی و قلم زنی (روی فلز)، فن حکاکی وقلم زنی بر روی فلز
گردن کجی، کجی مادرزادی گردن سایر معانی: (پزشگی) کج گردنی، طب کجی مادرزادی گردن