انتقاد کننده از خود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودسازماندهی در بحران [آیندهپژوهی] توانایی یک سامانه در نزدیک شدن به نقطۀ بحرانی و حفظ خود در آن نقطه
واژههای مصوب فرهنگستان
معنایی سایر معانی: وابسته به معنی، چمی [برق و الکترونیک] معنایی [ریاضیات] لغوی، معنائی
بخش معنایی [زبانشناسی] یکی از بخشهای تشکیلدهندۀ دستور زایشیـ گشتاری، شامل قواعد معنایی جمله
آمایش معنایی [روانشناسی] نوعی آمایش که در آن عرضۀ یک واژه یا نشانه، تفسیر واژه یا نشانهای دیگر با معنایی مرتبط را تحت تأثیر قرار میدهد ...
وبِ معنایی [فنّاوری اطلاعات و ارتباطات] وبی که امکان میدهد رایانهها معنای اطلاعات جهانوب را درک کنند
[حسابداری] مفهوم سود در سطح معانی (ارتباط با واقعیتهای اقتصادی)
معنیشناس [زبانشناسی] متخصص در علم معنیشناسی|||متـ . معناشناس
معناشناس، چم شناس
[زمین شناسی] مثلث بندی هوایی نیمه تحلیلی
جعبهدنده نیمهخودکار [قطعات و اجزای خودرو] جعبهدندهای که در آن با اقدام راننده به تعویض دنده، کلاچگیری بهصورت خودکار انجام میگیرد ...
(گیاه شناسی - جانورشناسی) نیمه آبزی، نیمه ابزی