غیر متعارف سایر معانی: نابهنجار، ناجور، ناهمسان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گشتاور مغناطیسی بیهنجار [فیزیک] اختلاف بین اندازۀ گشتاور مغناطیسی مشاهدهشده و مقدار پیشبینیشده برطبق نظریۀ دیراک ...
واژههای مصوب فرهنگستان
نابویا [علوم پایۀ پزشکی] فرد مبتلا به بیبویایی
[نساجی] مواد ضد عفونی کننده
ازروی مخالفت یادشمنی، ازروی رقابت
قطب جنوب، قطب جنوبی، مربوط به قطب جنوب سایر معانی: نزدیک یا وابسته به قطب جنوب و نواحی اطراف آن، جنوبگانی [زمین شناسی] مربوط به قطب جنوب اسم: محدوده/ناحیه ای درون دایره ناحیه قطب جنوب. صفت: ...
مدار قطب جنوب (که موازی خط استوا است) [زمین شناسی] مدار جنوبگان مدار یا خط عرض جغرافیایی 66 درجه و 32 دقیقه جنوبی، که معمولا در 66 درجه و 30 دقیقه فرض شده است [آب و خاک] مدار جنوبگان ...
همگرایی جنوبگان [اقیانوسشناسی] مکان همشاریِ جریان مداری قطب جنوب و چرخاب جنب حارّهای
میاناب جنوبگان [اقیانوسشناسی] تودۀ آب سردی در اطراف قطب جنوب که به علت چگالی زیاد تا عمق حدود یک کیلومتر در اقیانوس اطلس و حدود دو کیلومتر در اقیانوس آرام فرومیرود ...
[آب و خاک] صفحه جنوبگان
جنوبگانگَردی [گردشگری و جهانگردی] همۀ فعالیتهای گردشگری در قطب جنوب به استثنای فعالیتهایی که بهطور مستقیم با پژوهشهای علمی و امور دولتی سروکار دارند ...
مردمشناسی زبان [زبانشناسی] شاخهای از زبانشناسی که به مطالعۀ رابطۀ زبان و فرهنگ میپردازد|||متـ . زبانشناسی مردمشناختی ...