لیست واژه‌ها

relativistic

شیمى : نسبیتى [شیمی] نسبیتی [ریاضیات] نسبیتی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

relativistic mass

[شیمی] جرم نسبیتی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

remanence magnetic

[پلیمر] پسماند مغناطیسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

remastication

[علوم دامی] دوباره جویدن غذا (در فرایند نشخوار) .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

removable prosthodontics

دندان‌پزشکی بَرسازه‌های متحرک [پزشکی - دندان‌پزشکی] شاخه‌ای از بَرسازه‌شناسی دندانی که اختصاصا به دندانواره‌های متحرک می‌پردازد ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

residual fiux density residual induction residual magnetic induction residual magnetism

[برق و الکترونیک] چگالی شار پس ماند . القای پسماند، القای مغناطیسی پسماند، مغناطیس پسماند چگالی شار مغناطیسی کخه در آن نیرومغناطیس کنندگی وقتی که ماده در شرایط مغناطیس شدگی متقارن و متناوب ا ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

residue of an analytic function

[ریاضیات] باقیمانده ی تابع تحلیلی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

resolving power of optical system

[زمین شناسی] حد تشخیص در نظام های نوری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

resonance curve resonance characteristic

[برق و الکترونیک] منحنی تشدید، مشخصه تشدید منحنی پاسخ دامنه - بسامدی که پاسخ جریان یا ولتاژ مدار تنظیم شده را در بسامدهای نزدیک به بسامد تشدید نشان می دهد .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

resultant characteristic

[عمران و معماری] مشخصه منتجه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

reticent

ساکت، محتاط در سخن، کم گو سایر معانی: کم حرف، کم گفتار، خموش، تودار

دیکشنری انگلیسی به فارسی

reticle

تورک [فیزیک] مجموعه‌ای از نشانه‌های راهنما که در صفحۀ کانونی یک سامانۀ اپتیکی قرار داده می‌شود

واژه‌های مصوب فرهنگستان

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید