[خاک شناسی] فابریک پلکتیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[خاک شناسی] پلیستوپلاسماتیک
داراى سخن زائد
مبتلا به ذات الجنب، برسامی
[زمین شناسی] زون پرماگمایی - ائوژئوسنکلینال
وابسته به تعدد یا ائتلاف حزبی سایر معانی: روانشناسى : کثرت گرایانه
جهل گروهزاد [روانشناسی] وضعیتی که در آن اکثریت اعضای گروه قلبا باور یا هنجاری را کنار میگذارند ولی بهغلط میپندارند که اکثر اعضا کماکان بر آن باورند و درنتیجه عم ...
واژههای مصوب فرهنگستان
زمامداری توانگران، حکومت دولتمندان، دولتمندان زمامدار
بردن بسته های امانتی با لوله بوسیله هوای فشرده
هواراه [اقیانوسشناسی] مجرایی که کیسۀ شنا (swimbladder) را در ماهیانی که کیسۀ شنای باز دارند به بخشی از لولۀ گوارش وصل میکند
[نساجی] تجهیزات بادی - وسایل پنوماتیک
[زمین شناسی] بتن پاش بادی