(در مورد باد و هوا) به سوی بالا، فرازسوی [عمران و معماری] فرارو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باد بالارو [علوم جَوّ] باد فراشیب ناشی از گرمایش محلی در سطوح شیبدار در شرایط هوای خوب
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] باد آناباتیک بادی محلی که ناشی از وزش هواطی روز از نقاط پست به ارتفاعات است دامنه های کوه بواسطه نور خورشید گرم می شوند، هوای فوقانی به صورت جریانی عمودی صعود می کند، و هوای باد ...
(نورشناسی) وابسته به شکست (انکسار) نور، انکسارآور
حسگیر، داروی بی هوشی، بیهوشانه، بی هوش کننده سایر معانی: بیهوشی، بی حسی
برهمکنش نانَزدآور [شیمی] برهمکنش یک فلز سیرنشدۀ همارای مرکزی با یکی از پیوندهای لیگاند خود که در آن، شرایطی ازقبیل طول پیوند و زاویه نمیتواند لیگاند را به فلز مرکزی نزدیک&z ...
وابسته به قلب و تحریف
روانشناسى : داروهاى دردزا
علم تجزیه، علم تحلیل
[ریاضیات] تحلیلی در یک نقطه
گنجایش تحلیلی [ریاضی] فرمولدار
ادامۀ تحلیلی [ریاضی] در آنالیز مختلط، توسیع دامنۀ تحلیلی بودن یک تابع تحلیلی