[آب و خاک] فرآیند بی دررو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشار اشباع بی‌دَررو [علوم جَوّ] فشاری که در آن بسته‌هوای مرطوب با انبساط به‌صورت بی‌دَررو خشک، به سیری می‌رسد|||متـ . فشار میعان condensation pressure||| فشار میعان ...
واژه‌های مصوب فرهنگستان
صفات پسندیده یاستوده
آدرنالین‌کاف [علوم دارویی] ویژگی ماده‌ای که از عملکرد برگُردینه‌زا جلوگیری می‌کند |||متـ . برگُردینه‌کاف
اسم خاص مونث، دریای آدریاتیک بین ایتالیا و یوگسلاوی سابق
دریای ادریانیک
(فیزیک - ارتش - مبحث پرتابه هایی که از هواپیما پرتاب می شوند) هوا پرتابه شناسی، فن پرتاب گلوله یا موشک در فضا
نقشه‌برداری هوامغناطیسی [ژئوفیزیک] اندازه‌گیری‌های مغناطیسی با هوابُرد
[آب و خاک] نقشه برداری هوامغناطیسی
مربوط به دانش هوانوردی سایر معانی: مربوط به دانش هوانوردی
مربوط به دانش هوانوردی سایر معانی: وابسته به علم هوانوردی
[عمران و معماری] چراغ شناسایی هوانوردی