[روانپزشکی] توهم لمسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] بافت مشاهده شده در سنگ های غنی از الیوین (خصوصا هربیست) که در آن بلورهای الیوین به صورت تقریبا عمود بر لایه های زمینه سنگ شکل چیده شده اند. این پدیده امروزه در کانی های دیگر نیز ...
کله اش بوی قرمه سبزی میده
[برق و الکترونیک] پلاستیک با انقباض گرمایی ماده ی پلاستیکی ای که از طریق انقباض، روی اجسام با اندازه و شکلهای مختلف را می پوشاند و عمدتاً برای عایق بندی استفاده می شود شکل متداول ان لوله ای ...
وابسته به زبان یادین یاطرزفکرعبرانى ها، عبرانى
مربوط بخوشی ولذت سایر معانی: روانشناسى : لذت جویانه
دورۀ یونانیمآبی [باستانشناسی] دورهای در تاریخ یونان و گسترش فرهنگ یونانی از تاریخ مرگ اسکندر در 323 ق.م تا سلطۀ امپراتوری روم بر حوزۀ مدیترانه و آسیای غربی در 27 تا 30 ق.م ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(قادر به بند آوردن خون روش) خون بند، خون ایستان، خون بندآور
[زمین شناسی] منطقه جگری بخشی از سرپوش برخی از خرچنگ های ده پا که به نواحی شاخکی قلمی و پتریگوستومیال Poterygostomial متصل است.
غافی معمولی، دوای جگر سایر معانی: (گیاه شناسی) جگرواش، هپاتیکا (نام جنسی از گیاهان خانواده ی buttercup)، غافک معمولی wort liver
مرتد، بدعت گذار، ملحد، رافضی، فاسد العقیده سایر معانی: وی ستود، کژآئین، کژکیش، زندیک (زندیق)، (مجازی) کیاگن، ناهماندیش، خلاف اندیش، دگراندیش
رافضی کردن، رافضی قلمدادکردن