اختلال تیک [روانشناسی] هریک از اختلالهایی که ویژگی اصلی آنها پرش یا گرفتگی عضلههای حرکتی یا صوتی یا هر دوی آنها بهطور مکرر در طول روز است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] تیک تک تو، دوز بازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
1- (انگلیس - عامیانه) سرزنش کردن، مواخذه کردن 2- ( خودمانی) خشمگین کردن، عصبی کردن
[نساجی] استوانه تیکرین - استوانه اره ای کارد
نوار کاغذی (که در دستگاه نگارش بهای سهام به کار می رود)
[نساجی] غلتک تیکرین
نامزدنامه [علوم سیاسی و روابط بینالملل] فهرست نامزدهای یک حزب در انتخابات
سرسرای فروش بلیت [حملونقل ریلی] تالار ویژۀ فروش انواع بلیت
بلیتخوان [حملونقل ریلی] دستگاهی برای وارسی و کسر کردن اعتبار بلیت و معین کردن اعتبار باقیمانده در بلیتهای مغناطیسی یا مدتدار ...
محل فروش بلیت، باجه
باجۀ بلیت [حملونقل ریلی] محل یا اتاقک فروش بلیت
رأیدهی ناهمگن [علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی دادن به نامزدهای حزبهای مختلف در یک انتخابات برای تصدی چند منصب