هیجان، انشقاق، شکستن هسته اتمی، شکافتن سایر معانی: (اتم) کافش، شکافش، (زیست شناسی - تولید مثل از راه تقسیم به دو یا چند بخش برابر) شکافت، شکافتگی [شیمی] شکافت [برق و الکترونیک] شکاف، شکافتگی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] واکنش هسته ای [ریاضیات] فعل و انفعال هسته ای
نوعی واکنش گداخت هستهای بین ایزوتوپهای هیدروژن، در فشار و دمای فوقالعاده زیاد [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان