ترک، دیوانگی، شوق، شکاف، شور، دیوانه کردن، فکر کسی را مختل کردن سایر معانی: دچار جنون کردن یا شدن، کالفته کردن یا شدن، (مد و چیزهای روز) علاقه ی مفرط، پیروی دیوانه وار، شیدایی، جنون مد، شور ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(فرانسه) آخرین حرف (یا فریاد)، آخرین مد