(خودمانی)، شجاعت مستی (دلاوری ناشی از خوردن مشروب الکلی)، شجاعت مستانه، جراتی که ازخوردن نوشابه اید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوشابه، مشروب، مشروب الکلی، مشروب خوردن یاخوراندن، با روغن پوشاندن، مایع زدن، مشروب زدن به، چرب کردن سایر معانی: شهد، عصاره، افشره، نوشابه ی الکلی (به ویژه اگر از راه تقطیر درست شده باشد نه ...
(عامیانه) 1- باک را پر کردن 2- میگساری کردن