[زمین شناسی] لایه ذوب سالیانه، لایه ذوب سالیانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبشوند ژانویه [علوم جَوّ] دورهای از هوای ملایم در اواخر ژانویه در ایالات متحده که معمولا هرساله برگشت میکند و این دوره در شمال شرق ایالات متحده بارزتر و در غرب میانه کمتر ب ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] یخ گشایی بالادست - یخ گشایی یا افزایش چشمگیر درجه حرارت که در ارتفاع یا سطح تپه یا کوه زمانی حاصل می شود که یخبندان در ژرفای دره مرتب و دست نخورده است.
گداز، گداختن، ذوب کردن، ریختن، اب شدن سایر معانی: (معمولا به واسطه ی حرارت) آب شدن یا کردن، ذوب کردن یا شدن، آب سان کردن، بخسیدن، حل شدن یا کردن، وارفتن، تحلیل رفتن، از هم پاشیدن، (معمولا با ...
تقدم آبشوند، گاه چندساعته، در یک دوره براثر آبشوند یا افزایش چشمگیر دما در تراز کوهستان نسبت به مناطق مشابه مجاور [علوم جَوّ]
دورهای از هوای ملایم در اواخر ژانویه در ایالات متحده که معمولا هرساله برگشت میکند و این دوره در شمال شرق ایالات متحده بارزتر و در غرب میانه کمتر بارز است [علوم جَوّ] ...
نمایۀ آبشوند که براساس دماهای سطحی که بلافاصله زیر سطح زمین قرار دارد تعیین میشود [علوم جَوّ]
ذوب شدن یا ذوب کردن یخ مواد غذایی یخزده [علوم و فنّاوری غذا]