کارهای عادی و روزمره، خرکاری سایر معانی: خرکاری (به ویژه کاری که پست و تکراری یا شاق باشد)، کارهای عادی وروزمره، خرکاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناسپاس، ناخوش آیند، حق ناشناس، نمک بحرام سایر معانی: ناخوش ایند
ناخوش آیند، ناخواسته سایر معانی: ناخوش ایند