[حقوق] قیود و شرایط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] صورت مسأله
[حقوق] حکم مبتنی بر شرایط مرضی الطرفین
مطیع کردن، وادار به پذیرش کردن، (به زور) قبولاندن
تناقض کلام، تناقض گویی، تناقصلفظی
[ریاضیات] برخه ی ساده نشدنی
[حسابداری] اندازه گیری در قالب پول
شرایط متقابل، شرایطی که بموجب آن دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمی کند
اصطلاحات کشتی، اصطلاحات دریایی
[ریاضیات] حدود اولیه
[ریاضیات] نوردیدن عدد
[ریاضیات] سری با جمله های منفی