لیست واژه‌ها

tectonic creep

خزش زمین‌ساختی [زمین‌شناسی] خزشی آهسته بر روی یک گسل

واژه‌های مصوب فرهنگستان

tectonic cycle or tectonic cycles or tectonic cycles

[زمین شناسی] چرخه زمینساختی - الگویی که حرکات و فعل و انفعالات ورقه های لیتوسفر، فرایندهای درونی که باعث حرکت ورقه می شوند و انواع سنگ ها و سازندهای سنگی که در نتیجه حرکت و فعل و انفعالات زم ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

tectonic earthquake

زمین‌لرزه زمین‌ساختی [ژئوفیزیک] زمین‌لرزه ناشی از آزاد شدن انرژی انباشته‌شده براثر دگرشکلی زمین‌ساختی

واژه‌های مصوب فرهنگستان

tectonic joint

درزۀ زمین‌ساختی [زمین‌شناسی] درزه‌ای که براثر فشارش (compaction) نیروهای زمین‌ساختی به وجود می‌آید

واژه‌های مصوب فرهنگستان

tectonic mush zone or tectonic mush or tectonic mush

[زمین شناسی] پهنه زمین‎ساختی خمیری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

tectonically active

[زمین شناسی] فعال از نظر تکتونیکی - اصطلاحی است که برای تشریح مناطقی که به طور شدید تحت تاثیر حرکات تکتونیکی زمین قرار دارند، به کار می رود

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bottom tectonic

[زمین شناسی] تکتونیک زیرین

دیکشنری انگلیسی به فارسی

covering tectonic

[زمین شناسی] تکتونیک پوششی مجموعه تغییر شکل های حاصله بوسیله یک پوشش رسوبی را گویند که از پی سنگ اصلی خود جدا شده است

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cryotectonic

[زمین شناسی] یخ تکتونیک به نهشته ها و عوارض پیچیده و مغشوش شده گویند که در مرزهای یخچال ها یافت می شوند و از موادی بوجود آمده اند که بطور سرو ته شده، چین خورده و جابجا شده توسط عمل عقب راندگ ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

embryonic tectonic

[زمین شناسی] تکتونیک رویانی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

inter or tectonic

[زمین شناسی] درون زمین ساختی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

morphotectonics

[زمین شناسی] ریخت زمین ساخت تفسیر جوانب توپوگرافیک یا ریخت شناسی سطح زمین. طی چنین تفاسیری بجای بررسی منشأ فرآیندهای سطحی و رسوبگذاریها، به تکتونیک آنها و روابط ساختاری میان آنها، پرداخته می ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید