تندی، رنجش، شدت سایر معانی: ترشرویی، تلخی، اوقات تلخی، خشونت، عصبانیت، نیش داری، زخم زبان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخی سایر معانی: تندی
مزه، ذائقه سایر معانی: طعم، sapour ذائقه، خوش طعمی
(امریکا - خودمانی) زود خشمی، زود رنجی