[ریاضیات] خط مماس چپ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] مماس چندگانه
[عمران و معماری] نقطه مماس
[عمران و معماری] قوس معکوس بین دو مماس موازی
[برق و الکترونیک] مسیر موج مماس مسیر انتشار موج مستقیم که مماس بر سطح زمین است . این مسیر با شکست اتمسفری به صورت منحنی در می آید .
[ریاضیات] خط مماس قائم
کوشش یا اندیشه ی بی حاصل، کار بی فایده، کوی بن بست، کوی بن بست کوشش یا اندیشهی بیحاصل، کار بیفایده the negotiations have reached a blind alley مذاکرات به بن بست رسیده است، کوچه بن بست [عمران ...
پرانتز، جمله معترضه، کمانک، دو هلال سایر معانی: کمانک (دو کمانک)، هلال (هلالین)، جمله ی معترضه
معترضه، بطور معترضه سایر معانی: بطور معترضهparenthetic(al)معتر، معترضه دار، وابسته به عبارت یا جمله معترضه، درجشده
تانژانت اختلاف زاویۀ فازی بین تنش و کُرنش در هنگام وارد آمدن نیروی نوسانی که برابر است با نسبت مدول اتلاف به مدول ذخیره [مهندسی بسپار]
واژههای مصوب فرهنگستان
در نقطهای از یک خمینۀ هموار مفروض، همۀ بُردارهای مماس بر خمینۀ مفروض در آن نقطه [ریاضی]
مسیر موج رادیوییِ درحالانتشاری که موازی سطح زمین است [فیزیک]