بطوررام یااهلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیمورلنگ، امیر تیمور گورکانی
افزایش، الحاق
دمل، دنبل
[حقوق] اموال غیر منقول قابل انتقال به ورثه
[برق و الکترونیک] ولت سنج رقمی ( دی وی ام ) نوعی ولت سنج که مقدار اندازه گیری شده ولتاژ و علامت آن را مستیماً روی نمایشگر رقمی نشان می دهد .
(بیت شعر) هفت پایه (دارای هفت feet در هر سطر)، شعر هفت وتدی
هرچیزی که قابل به ارث گذاشتن باشد، وراثت پذیر، میراک، ملک، دارایی غیر منقول، مال موروثی
برانگیزنده، تحریک کننده، هیجان اور، خراش اور، سوزش اور، خشم او
اهسته، ملایم سایر معانی: (دستور نواختن موسیقی) آهسته (بنوازید)، ملایم بنوازید
(حقوق) حکم وصایت، حکم قیمومیت ماترک، حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت، خطاب به وصی دائر به اشتغال بامروصایت، حکم وصایت
روانشناسى : رنگهاى همسان نما