[معدن] سد باطله با خط مرکزی برجا (عمومی فرآوری)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پشت کت (در محلی که چاک دارد)، (در لباس سلام) دنباله ی کت (که گاهی تا پشت زانو می رسد)، به دم دیگری چسبیدن
آمیزه [گردشگری و جهانگردی] مخلوطی از چند نوشیدنی که غالبا قبل از غذا عرضه می‌شود
واژه‌های مصوب فرهنگستان
مهمانی، کوکتل سایر معانی: پیش خوراک (معمولا آب میوه یا میوه های ریز ریز شده یا ماهی و سس)، انواع مشروبات الکلی (معمولا آمیزه ای از مشروب قوی و شراب و آب میوه و غیره و یخ)، (قدیمی)، اسب دم کو ...
میز مشروب و تنقلات (معمولا در اتاق مهمانخانه ی منزل)
[علوم دامی] دم پیچیده ؛ ناهنجاری اسپرم .
[زمین شناسی] کمره و دنباله یک تپه یا پشته طویل حاصل از یخچالزایی که دارای بخش پر شیب و معمولاً پرتگاهی، جبهه یا برجستگی از یخ نرم شده و مقاوم است (کمره) که جلوی حرکت یخچال را می گیرد و در ان ...
[حسابداری] نمونه گیری منقطع
[آمار] طرحهای نمونه گیری کوتاه شده
انقطاع، کوتاه سازی سایر معانی: کوتاه سازی، انقطاع [آمار] کوتاه سازی
جزء، فقره، تفصیل، جزئیات، تفاصیل، حساب ریز، بتفصیل شرح دادن، بتفصیل گفتن، بکار ویژهای گماردن، ماموریت دادن، شرح دادن سایر معانی: جز (جزئیات)، خرده، فرشیم، مو به موگویی، با آب و تاب گویی، (تص ...
[کامپیوتر] نمودار جزئیات .