گربه، قی کردن، شلاق لنگر برداشتن، شلاق زدن سایر معانی: (جانورشناسی) گربه (felis cattus)، گربه ی خانگی، (امریکا- خودمانی) آدم، یارو، گربه سان (جانوران تیره ی felidae - گوشتخوار - زبانشان زبر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خال دار، ابری، لکه دار، لکه لکه سایر معانی: ابره ای، موجی، رنگارنگ، خال خال