[برق و الکترونیک] ساعت همزمان ساعت الکتریکی راه اندازی شوندهبا موتور سنکرون، برای عمل کردن از خط توان AC که بسامد ان به طور دقیق کنترل شده است.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشت همگام [زیستشناسی - میکربشناسی] کشتی که در آن تمام یاختهها ازنظر چرخۀ رشد و تقسیم تقریبا در یک مرحله قرار دارند
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] خط ارتقاط داده ی همزمان قرار داد ارتباطی کامپیوتری .
[سینما] موتور سینک - موتور همگاه [برق و الکترونیک] موتور سنکرون ماشین سنکرونی که توان الکترونی AC را با استفاده از آهنرباهای میدان تحیک شده با جریان مستقیم به توان مکانیکی تبدیل می کند . - م ...
ناهمزمان [مهندسی مخابرات] ویژگی پدیدههایی که در یک زمان رخ نمیدهند یا دورۀ زمانی یا فاز یکسان ندارند
[کامپیوتر] ارتباط ناهمزمان .
کامپیوتر ناهنگام [کامپیوتر] کامپیوتر غیر همزمان، کامپیوتر ناهمگام، نوعی از کامپیوتر که در آن هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل می شود و یا در اثر اعلام آمادگی وسیله لازم برای ...
[کامپیوتر] دستگاه غیر همزمان، دستگاه نا همگام . [برق و الکترونیک] وسیله ی ناهمزمان وسیله ای که سرعت کار آن به بسامد سیستم میزبان وابسته نیست .
[برق و الکترونیک] مولد غیر همزمان
[برق و الکترونیک] منطق ناهمزمان ،مدار منطقی ناهمزمان مدار منطقی که در آن عملیات رایانه ای به شکل ترتیبی و مستقل از زمان انجام می پذیرند.
[برق و الکترونیک] تسهیم نا همزمان سیستم ارسال تسهیمی که در آن دو یا چند فرستنده بدون هیچ منعی برای کار همزمان از یک کانال مشترک استفاده می کنند .
مخابره ناهنگام مخابره ناهنگام [کامپیوتر] مخابره غیر همزمان، مخابره ناهمگام، انتقال غیر همزمان، اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نا منظم به وسیله قرار دادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر و ...