متحمل، سر سخت، شکیبا سایر معانی: پایا، دیرپا، ماندنی، پایدار، بادوام، جاودان، پاینده، پرطاقت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موجود، پدیدار، باقی مانده، دارای هستی، نسخهء موجود و باقی سایر معانی: یافت شو، در هستی، هست، باقی، نسخه ءموجود و باقی ازکتاب وغیره