جانشینسازی [روانشناسی] سازوکاری دفاعی که ازطریق آن فرد به جای اعمال و احساسهای ممنوع یا دستنیافتنی به اعمال یا احساسهای موجه یا دستیافتنی متوسل میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] رمز جانشینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] گروه جایگشتها [آمار] گروه جایگشتها
واکنش جانشینی [شیمی] نشاندن یک اتم یا یک گروه اتمی به جای یک اتم یا یک گروه اتمی دیگر در یک ترکیب شیمیایی
[برق و الکترونیک] قضیه جانشینی
عوضی، جای چیز دیگر گذاشته شده
[ریاضیات] جای گذاری پس رو، جایگزینی پسرو
[ریاضیات] جایگذاری از پایین [آب و خاک] جایگذاری پسرو
[شیمی] استخلاف الکترون دوستی آروماتیکی
واکنش جانشینی الکتروندوست [شیمی] واکنشی که در آن یک الکتروندوست با جابهجا کردن گروه ترککننده به اتم کربن در یک مولکول متصل میشود ...
جانشین کردن غذا [تغذیه] مصرف غذای جانشین
[ریاضیات] جانشانی هذلولولی