چراغ میز تحریر، چراغ مطالعه (که می توان ارتفاع و جهت آن را تعدیل کرد)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانشجوی خلبانی [حملونقل هوایی] دانشجویی که تحت تعلیم استادخلبان است و هنوز گواهینامۀ خلبانی دریافت نکرده است
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] متغیر استیودنت
[ریاضیات] استیودنت شده
[آمار] تابع مشخصه تجربی استیودنتیده
[زمین شناسی] باقیمانده های استیودنت شده [آمار] باقیمانده های استیودنت شده
دانشجوی مبادله ای، دانشجوی گیرودادی
[آمار] کوچکترین دامنه تغییرات استیودنت شده , کوچکترین دامنه تغییرات استیودنتیده
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون آمده دردانشگاه نام نویسی میکنند
[آمار] توزیع استیودنت چندمتغیّره
[آمار] دامنه تغییرات استیودنتیده چندمتغیّره
زنان دانش اموز، محصلین اناک